میگنا

متن مرتبط با «خودتان» در سایت میگنا نوشته شده است

جایگزین داروهای ضد افسردگی را بشناسید و خودتان را نجات دهید!

  • میگنا: امروزه بر همگان عیان است که تعداد کسانی که در جهان از افسردگی و همچنین اضطراب در عذاب هستند زیاد است و متاسفانه روز به روز نیز در حال افزایش. برخی مواد وجود دارند که می‌توان از آن‌ها به عنوان جایگزین‌هایی برای داروهای ضد افسردگی استفاده کرد. با توجه به عوارض بی اندازه داروهای ضد افسردگی نت‌نوشت به شما جایگزین داروهای ضد افسردگی را معرفی خواهد کرد تا هر چه زودتر از مصرف این مواد شیمیایی مضر خلاص شوید!مشکل افسردگی مشکلی ست جهان‌شمول و به همین سبب امروزه بیش از هر زمانی دیگر در باب آن بحث می‌شود. امروزه بر همگان عیان است که تعداد کسانی که در جهان از افسردگی و همچنین اضطراب در عذاب هستند زیاد است و متاسفانه روز به روز نیز در حال افزایش. صرفاً یک گروه سنی خاص، یا یک قوم، نیستند که به افسردگی دچار اند بلکه، همان‌گونه که در بالا نیز گفته شد، افسردگی مشکلی ست جهان‌شمول، به گونه‌ای که بر طبق آمار وزارت جهانی بهداشت حدود ۳۰۰ میلیون نفر در جهان به این بیماری دچار اند. از تبعات افسردگی همین بس که سالانه حدود ۸۰۰ هزار نفر در جهان به‌واسطه‌ی خودکشی جان خود را از دست می‌دهند. با توجه به عوارض بی اندازه داروهای ضد افسردگی نت‌نوشت به شما جایگزین داروهای ضد افسردگی را معرفی خواهد کرد تا هر چه زودتر از مصرف این مواد شیمیایی مضر خلاص شوید!عوارض جانبی مصرف داروهای ضد افسردگیجهت تشخیص افسردگی در , ...ادامه مطلب

  • اگر این 3 نشانه را دارید یعنی مراقب خودتان نیستید

  • نشانه اول: کارهایتان تمام نمی‌شودهر مادری یا روی کاغذ، یا توی گوشی موبایل و یا در ذهنش، لیستی از کارهایی دارد که باید انجامشان بدهد. اگر جدیدا متوجه شده‌اید کارهای این فهرست انجام نمی‌شوند، دو دلیل دارد؛ یا لیستی بلند بالا تهیه کرده‌اید و یا توانتان تمام شده است. اولی را با کمی زمان‌بندی می‌توان درست کرد اما دومی با زمان‌بندی نه، بلکه با استراحت درست می‌شود. اگر اخیرا از زیر کارها در‌می‌روید و کار,نشانه,دارید,مراقب,خودتان,نیستید ...ادامه مطلب

  • ۱۰ سوالی که هر شب قبل از خواب باید از خودتان بپرسید

  • اگر احساس می‌کنید عملکرد امروزتان اندکی بهتر از روز گذشته بوده است، می‌توان گفت شما در مسیر پیشرفت قدم برمی‌دارید. به جای اینکه خودتان را با دیگران مقایسه کنید و در دام حسادت و ناامیدی بیفتید، فقط کافی است سعی کنید عملکرد امروزتان اندکی بهتر از دیروزتان باشد.- ۲. آیا شخصیت خودساخته‌ای دارم؟ بیلی گراهام (Billy Graham) می‌گوید: «وقتی ثروت خود را از دست می‌دهید، چیزی از دست نداده‌اید. وقتی  سلامتی‌تان را از دست می‌دهید، بخشی از زندگی خود را از دست داده‌اید؛ اما وقتی شخصیت خود را از دست بدهید، در واقع همه چیز خود را از دست داده‌اید.» شخصیت شما معرف شماست؛ پس آن را بر پایه‌ی اعتماد، تواضع، صبر و صد,سوالی,خواب,باید,خودتان,بپرسید ...ادامه مطلب

  • خودتان را از موقعیت‌های استرس‌زا دور کنید!

  • یک روانشناس در این خصوص در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: هر ارگانی از جمله انسان در واکنش به تغییرات محیطی "داخلی-خارجی" خود واکنش‌ نشان می?دهد؛ این واکنش بسته به تغییر می‌تواند واکنش‌های فیزیولوژیکی یا روانشناختی داشته باشد. حسن صبوری‌مقدم افزود: همان‌گونه انسان در اثر تغییرات دمایی با واکنش‌های بدنی روبه‌رو می‌شود، زمانی‌که دچار تغییرات عاطفی و هیجانی می?شود نیز واکنش?های روانی از خود بروز می‌دهد. وی ادامه داد: افراد در طول روز واکنش‌های روانشناختی زیادی را از خود بروز می?دهند و این موضوع با زندگی افراد عجین شده است که اضطراب یک مورد از این واکنش‌هاست؛ زمانی که فرد در محیط استرس‌زا قرار می‌گیرد دچار این حالت شده و واکنشی از نوع اضطراب بروز می?دهد. وی تاکید کرد: افراد باید دقت کنند که این واکنش‌ها را کنترل کرده و از موقعیت‌هایی که واکنش‌های روانشناختی زیادی را به دنبال داشته و استرس‌زا هستند دوری کنند. صبوری‌مقدم اظهار کرد: زنان باردار نیز اگر در طول مدت زمان زیادی در معرض اضطراب قرار بگیرند هورمون‌های جدیدی در بدن‌شان ترشح شده و از طریق جفت به جنین منتقل می‌شود که بر روی جنین نیز تاثیر سوء خواهد گذاشت؛ از این‌رو زنان باردار باید از موقعیت‌های استرس‌زا دوری کرده و با ورزش، تغییر سبک زندگی و... زندگی آرامتری را برای خود فراهم کنند. وی خاطرنشان کرد: از آنجایی که اضطراب و استرس همواره در طول زندگی فرد وجود دارد و جزو لاینفک آن شده است؛ از این‌رو افراد باید راه‌های کنترل واکنش‌های روانشناختی، توانایی حل مسئله، برخوردهای مناسب با موقعیت و... را یاد گرفته و عمل کنند. وی با اشاره به افرادی که در زندگی، خود را زیاد تحت فشار قرار داده و به‌خاطر کم اهمیت‌ترین چیزها نیز به خود فشار روانی وارد می‌کنند، خاطرنشان کرد: این افراد دارای شخصیت هیجانی بوده و به علت رفتاری که در برخورد با دیگران از خود بروز می‌دهند دچار واکنش شده و سپس خود را سرزنش می?کنند که این افراد برای رهایی از این شرایط روانی باید آموزش‌های لازم را کسب کرده و با تغییر در نگرش خود، مشاور و روان‌درمانی زندگی مناسب‌تری را برای خود فرهم کند. این روانشناس توصیه کرد: دوری از موقعیت استرس‌زا، تغییر شغل‌های پر استرس، آموزش مهارت‌های زندگی و... از جمله مواردی است که افراد باید در جهت سلامتی خویش به آن‌ها توجه کنند؛ چرا که , ...ادامه مطلب

  • مغز خودتان را اهدا کنید+ تصاویر

  • به گزارش باشگاه خبرنگاران آزمایشگاه بزرگی در لندن شامل گنجینه‌ای از مغزهای انسان است که در سطل‌های پلاستیکی سفیدی نگهداری می‌شوند. بانک مغز "دانشکده سلطنتی لندن" که زیر نظر "استیو جنتل من" (Steve Gentleman)، استاد عصب‌شناسی این دانشکده اداره می‌شود، در حال حاضر تحت پوشش مالی موسسات خیریه "بیماران پارکینسون" (Parkinson's UK) و "جامعه بیماران مالتیپل اسکلروزیس" (Multiple Sclerosis Society UK) قرار دارد. هدف از فعالیت‌های این موسسه انجام تحقیقات بر روی مغزهای تازه و دستیابی به اکتشافات پزشکی است. بانک مغز کالج سلطنتی لندن با برخورداری از 1650 نمونه مغز، بزرگترین بانک مغز انگلستان به شمار می‌آید. گفته می‌شود در حال حاضر 11 بانک مغز دیگر در این کشور فعالیت دارند. زمانی که مغزی به بانک اهدا می‌شود، در ابتدا آن را از وسط برش می‌دهند؛ قسمتی از آن در سردخانه قرار می‌گیرد تا در صورت نیاز به موسسات تحقیقاتی منتقل شود. پیش از قرار دادن مغزهای مسطح بریده شده در سردخانه‌های عظیم، ابتدا از آن‌ها عکسبرداری می‌شود. با افزودن مواد شیمیایی خاصی به قسمت باقیمانده مغز دوام آن را برای نگهداری در گنجینه بانک افزایش می‌دهند. فرآیند افزودن مواد شیمیایی با تغییر رنگ مغزها از صورتی مایل به خاکستری به زرد مایل به قهوه‌ای و سفت شدن سطح آن‌ها همراه است. پس از اتمام این فرآیند، مغزهای خشک شده در سطل‌های پلاستیکی جداگانه قرار می‌گیرند تا در گنجینه ذخیره شوند. "استیو جنتلمن" با اشاره به اهمیت فعالیت‌های تحقیقاتی بانک مغز و نقش موثر اهداکنندگان در تحقق اهداف این سازمان می‌گوید: «مغزهای اهدایی زمانی به کار موسسه می‌آیند که ظرف 48 ساعت از مرگ افراد وارد مرکز شوند».  - منبع: Dailymail Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • اگر به رابطه تان شک دارید، این 30 سوال را از خودتان بپرسید

  • «اگر یاد بگیرید آرامش خود را حفظ کنید و منتظر پاسخ باشید، ذهنتان می‌تواند به هر سوالی جواب دهد.» — ویلیام اس. باروزیکی از بهترین‌ درس‌هایی که در زندگی گرفتم از مادربزرگم بود. او به من یاد داد هیچوقت از سوال کردن نترسم. اغلب با چشمان گرم و بادامی رنگش به من نگاه می‌کرد و می‌گفت، «بهترین راه یاد گرفتن سوال کردن است. هرگز درمورد چیزی ظاهری تصمیمگیری نکن.»امروز که بزرگ شده‌ام، حقیقت چیزی که یادم داد برایم اثبات شده است. زیبایی سوال کردن مداوم در این است که این معمولاً سریع‌ترین راه برای روشن شدن موضوع است. باعث می‌شود به دنبال پاسخ بروید. تشویقتان می‌کند در زندگی‌تان فعال‌تر باشید. وقتی دانشجو بودم فقط می‌توانستم در تابستان و تعطیلات عید پیش خانواده‌ام بروم. وقتی در خانه بودم در همسایگی مان فقط یک دوست بود که از بودن با او واقعاً لذت می‌بردم. ما از دوران راهنمایی همدیگر را می‌شناختیم و من او را واقعاً مثل خواهر کوچکتر خودم می‌دانستم.سال دوم دانشگاه که بودم، با من تماس گرفت و گفت به من علاقه دارد و گفت که دوست دارد با هم وارد رابطه شویم. حسابی گیج شده بودم. واقعاً نمی‌دانستم چطور ممکن است چنین حسی پیدا کرده باشد. او که تعجب من را حس کرده بود از من خواست درموردش فکر کنم و تابستان که به خانه برگشتم درمورد آن صحبت کنیم. باقیمانده آن ترم مدام به این فکر می‌کردم که واقعاً باید چکار کنم. یک شب، جمله مادربزرگم در ذهنم طنین انداخت. من چه می خواستم؟تنها در اتاقم در خوابگاه نشسته بودم. یک نفس عمیق کشیدم و از خودم سوالات خیلی مهمی پرسیدم که باید به آنها جواب می‌دادم ولی همیشه از آن طفره می‌رفتم. آیا من هم همان حس را نسبت به او داشتم؟ آیا واقعاً دوست داشتم با او رابطه شروع کنم؟ با سوال کردن از خودم کم‌کم صدای درونی‌ام را شنیدم. برایم مشخص شد بااینکه دوستش داشتم ولی عاشقش نبودم. شروع کردن یک رابطه بخاطر ترس از از دست دادن او برای هر دوی ما ناعادلانه بود و باعث می‌شد با دروغ زندگی‌مان را ادامه دهیم. آن تابستان برایم خیلی سخت بود. وقتی احساس واقعی‌ام را به او گفتم، به طور قابل‌درکی ناراحت شد، اما دوستی‌مان برجا ماند چون هر دوی ما متوجه شدیم که خیلی خوب با هم صادق هستیم و این چیز متداولی نیست.امروز خیلی وقت‌ها فکر می‌کنم اگر آن جمله مادربزرگ به ذهنم نیفتاده بود و از روی ترس واکنش می‌داد, ...ادامه مطلب

  • با این عکس بفهمید خودتان یا طرفتان تا چه اندازه عاشقید!

  • یک گروه از محققان دانشگاه گرانادا اظهار داشتند که بسیاری از مردم وقتی خود رادر یک رابطه حسی می بینند که به فردی علاقه‌مندهستنددر ابتدا از خود متعجب می شوند وپس از آن مدام پرسش‌هایی در ذهن‌شان ایجاد می‌شود که آیا اوهم واقعا مرا دوست دارد یا نه؟ اما اگر آن افراد به یک دوربین تصویربرداری حرارتی دسترسی داشته باشند ممکن است بتوانند حداقل جواب پرسش های خود را  پیداکنند .  در این مطالعه، دانشمندان یک گروه متشکل از60  داوطلب از مردان و زنان بین سنین 24 تا 47  سال را مورد مطالعه قرار دادند که همه آنها یک رابطه جدید در چند هفته گذشته آغاز کرده بودند. این داوطلبان بیان می کردند که خود را که در آغاز راه یک عشق رمانتیک می‌بینند. هر فرد مقابل یک دوربین اندازه گیری حرارت (حرارت تصویربرداری) قرار گرفت و عکس حرارتی بدن او مشاهده شد در حالی که همه شرکت کنندگان به تنهایی در یک اتاق نشسته بودند وتصاویر حرارتی بدن آنها در صفحه نمایش کامپیوتر مشاهده می‌شد. به نیمی از شرکت‌کنندگان عکس شریک زندگی عاشقانه‌ای را که خود قبلا داده بودند نشان داده شد و به نیمی دیگر عکسی ازدوستان یا اعضای خانواده‌شان یا عکسی که به طور ویژه ای در آنها شوق ایجاد می‌کرد نشان داده‌شد. در نتایج تصاویر حرارتی دانشمندان مشاهده کردند که اعضای گروه اول در هنگام مشاهده تصاویر فردی که عاشق او هستند بدن آنها 2 درجه سانتیگراد افزایش دما در ناحیه‌ی گونه ها، دست ها، قفسه سینه و در اطراف دهان نشان می‌دهد اما این تغییر درگروه دوم مشاهده نمی‌شود. درتصویری که مشاهده می‌کنید تصویر بالایی تصویرحرارتی بدن در حالت عادی است و عکس پایینی تصویر حرارتی بدن کسی است که عکس فردی که عاشقش اوست را مشاهده کرده است. دانشمندان در این مطالعه تست دیگری را نیز انجام دادند که در آن داوطلبان دستی را که بیشتر از آن استفاده می‌کنند به مدت 2 دقیقه در داخل یک کاسه آب با دمای صفر درجه سانتیگراد یا 32 درجه فارنهایت قرار دادند و پس از آن دست خود را از کاسه خارج و خشک کردند.  پس از آن به مدت 6 دقیقه از دست آنها فیلمبرداری کردند این مدت زمانی است که دست یک فرد سالم نیاز دارد تا به دمای عادی پس از این شرایط باز گردد. در نتیجه این فیلمبراری حرارتی مشاهده شد زمان بازگشت دمای دست به دمای عادی در گروه اول کمتر و سرعت بازگشت بیشتراست در این گروه این مدت زمان, ...ادامه مطلب

  • این هشت سوال را قبل از طلاق از خودتان بپرسید

  • این هشت سوال را قبل از طلاق از خودتان بپرسید کد مطلب: 35905 تاریخ انتشار : دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۱۲ تنش‌ها، بحث‌ها و رفتارهای همسرتان باعث شده تصمیم بگیرید از او جدا شوید و زندگی جدیدی را آغاز کنید. قبل از آنکه توافق نامه طلاق را امضا کنید. این 8 سوال را که در سایت medisite، آورده شده از خود بپرسید و سعی کنید به آنها منطقی پاسخ دهید، فراموش نکنید طلاق عواقب سختی به دنبال دارد.  1-چرا می‌خواهم طلاق بگیرم؟ تصمیم به طلاق معمولاً منشایی دارد و از ضعف ارتباطی میان زوجین ناشی می‌شود. در این شرایط بهتر است ابتدا به دلیلی که باعث شده به طلاق بیاندیشید فکرکنید و با گفت‌وگو با همسرتان سعی کنید مسئله را باز کرده و به یک راه حل برسید. در شرایطی که توانایی برقراری ارتباط صحیح را ندارید می‌توانید از یک مشاور کمک بگیرید تا این مسئله را حل کند.  2-آیا می‌توانم هنوز با همسرم حرف بزنم و به صحبت‌هایش گوش دهم؟ بسیاری از زوجینی که تصمیم به طلاق می‌گیرند افرادی هستند که تمایلی به شنیدن حرف‌های طرف مقابلشان ندارند و با لجبازی مرتب حرف خود را تکرار می‌کنند و نمی‌خواهند با دیدگاه طرف مقابل آشنا شده و او را درک کنند. سعی کنید در یک رابطه کمی منطقی‌تر برخورد کنید. به نوبت حرف بزنید و با قرار دادن خود به جای دیگری سعی کنید تا حدی او را درک کنید.  3-آیا در زندگی مشترکم خوشبختم؟ تمام افراد مجرد زندگی خود را برحسب شرایط کاری و شخصی‌شان برنامه ریزی می‌کنند اما با ازدواج، برای رسیدن به خوشبختی در زندگی مشترک تلاش می‌کنند. زوج‌هایی که احساس می‌کنند در زندگی فردی خوشبخت‌تر از زمانی بوده‌اندکه مزدوج شده‌اند منطقی است که به فکر جدایی باشند.  4-عاشق همسرم هستم؟ دوست داشتن را با میل جنسی به همسر اشتباه نگیرید. اگر از همسرتان احساس انزجار ندارید یعنی هنوز می‌توان با گفت‌وگو مسئله را حل کرد.  5-از هم طلاق عاطفی گرفته‌اید؟ برخی از زوج‌ها 10 یا 20 سال است که زیر یک سقف با هم زندگی می‌کنند اما علناً دیگر ارتباطی میان آنها نیست و هر یک سمت و سوی زندگی خود را یافته‌اند. در این شرایط دیگر طلاق رخ داده است. اما اگر یکی از زوجین هنوز در زندگی به ثبات روحی نرسیده یعنی می‌توان با گفت و گو مسئله را رفع کرد.  6- آیا می‌توانید از پس مسائل مالی به تنهایی برآیید؟ آیا می‌توانید به تنهایی از پس هزین, ...ادامه مطلب

  • یک سؤال ساده: چرا نمی‌توانید خودتان را قلقلک دهید؟!

  • تقریباً همه با حس قلقلک آشنا هستند و می‌دانند در صورتی که نقاط حساسی از بدن توسط فرد دیگری تحریک شود باعث خنده می‌شود. بیشترین نقاطی که در بدن باعث ایجاد قلقلک در انسان می‌شوند کف پا، زیر بغل و شکم و همچنین پهلوها هستند که علت این امر حساس بودن پوست در این نقاط است. اما چرا وقتی خودتان همین نقاط حساس که اتفاقاً تراکم رشته‌های عصبی بیشتر دارند را تحریک کنید به خنده نمی‌افتید؟ساده‌ترین پاسخ به این سؤال این است که مغز شما وقتی خودتان می‌خواهید دست به قلقلک دادن خودتان بزنید نسبت به این مسأله پیش‌آگاهی دارد و به همین خاطر واکنش سخت دفاعی نشان نمی‌دهد. واکنش ما به قلقلک خندیدن است اما این مسأله در‌واقع یک واکنش دفاعی از سوی مغز به حساب می‌آید. در‌واقع مغز خارق‌العاده انسان وقتی در حال قلقلک دادن خودتان هستید تشخیص می‌دهد که تحریک از سمت خودی است یا غیر خودی.واکنش مغز نسبت به قلقلک به این صورت است که فشارخون بالا رفته و نبض تند می‌شود و فعالیت مغز افزایش می‌یابد. همچنین قلقلک باعث ایجاد حس ترس و اضطراب در انسان نیز می‌شود. مرکز قلقلک در قسمت پایینی پشت مغز و تقریباً بالای مخچه است.رشته‌های عصبی ای که از این قسمت منشعب می‌شوند در نقاط مختلف بدن پراکنده‌ شده‌اند. این رشته‌های عصبی در بعضی از قسمتها تراکم بیشتری دارند و همین قسمتها در مقابل تحریک خارجی حساسیت نشان می‌دهند و فرد به خنده می‌افتد. این قسمت از مغز به سرعت تشخیص می‌دهد که تحریک خودی است یا غیر خودی. در صورتی که خودی بود قلقلک به وجود نمی‌اید و شخص نمی‌خندد. تشخیص خودی یا غیر خودی بودن تحریک در مغر احتمالاً با استفاده از کدهای مختلف انجام می‌شود. از آنجا که واکنش افراد به تحریکات خارجی یک حالت دفاعی است که بدن به خود می‌گیرد وقتی خود شخص تحریک را انجام می‌دهد مغز احساس خطر نمی‌کند و مکانیسم واکنش فعال نمی‌شود.This entry passed through the Full-Text RSS service - if this is your content and you're reading it on someone else's site, please read the FAQ at fivefilters.org/content-only/faq.php#publishers., ...ادامه مطلب

  • حسادت های عاشقانه: چطور خودتان را از شر حسادت رها کنید

  • این را تصور کنید. در یک مهمانی هستید و یک نفر حس دوستانه‌ای دارد و شما هم به او لبخند می‌زنید. همسرتان تصور می‌کند دارید به او خیانت می‌کنید. یا مثلاً همسرتان خاطره‌ای از یک عشق قدیمی برایتان تعریف می‌کند و شما احساس خطر می‌کنید. خشم و اضطراب را درونتان احساس می‌کنید و نمی‌دانید چه باید بکنید. ممکن است این داستان‌ها برایتان آشنا باشد و قبلاً آن را تجربه کرده باشید. در این مواقع ممکن است به همسرتان خیره نگاه کنید و سعی کنید پیامی برای او بفرستید که ناراحت شده‌اید. امیدوارید که پیامتان را بگیرد. خیلی وقت‌ها ممکن است اخم کنید و با خودتان بگویید که حتماً بخاطر این کار او را مجازات می‌کنید. اما هیچکدام از اینها اثر نمی‌کند، بیشتر همسرتان را سردرگم می‌کند. خیلی وقت‌ها هم ممکن است از همسرتان سوال کنید که آیا هنوز برایش جذاب هستید یا نه. آیا از شما خسته شده است؟ آیا اصلاً دوستتان داشته است؟ همسرتان باز سردرگم می‌شود که چرا چنین سوالاتی می‌کنید و چه چیز باعث ناراحتی‌تان شده است.  و وقت‌هایی هم که همه چیز برایتان غیرقابل‌تحمل می‌شود سر او داد می‌زنید که «چرا اصلاً نمیری جلو و بهش پیشنهاد دوستی نمیدی؟ معلومه که میخوای با اون باشی!» این نوع مشاجرات حسودانه می‌تواند باعث برهم خوردن رابطه‌تان شود. اما اگر آدم حسودی هستید، آیا معنی‌اش این است که مشکلی دارید؟ وقتی حسودی می‌کنیم، نگران می‌شویم که همسرمان ممکن است یک نفر  دیگر که برایش جذاب‌تر است را پیدا کند و شما را کنار بگذارد. بخاطر اینکه احساس ترس کرده‌ایم که همسرمان فرد جذاب‌تری را پیدا کند، برای کنار آمدن با این تهدید، حس حسادت در ما فعال می‌شود. باور داریم که حسادتمان باعث می‌شود بعداً غافلگیر نشویم، بتوانیم از حقوقمان دفاع کنیم و طرفمان را مجبور کنیم دست از آن فرد دیگر بردارد. حسادت هم مثل نگرانی می‌تواند یک «استراتژی» باشد که بفهمیم مشکل چیست و احساس واقعی طرفمان چیست. ممکن هم هست که فکر کنیم که حسادتمان به ما انگیزه بدهد که بتوانیم رابطه را تمام کنیم و دیگر آسیب نبینیم. اگر شما هم احساس حسادت می‌کنید، خیلی م, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها